در این مطالعه که یافتههای آن در مجله “Nature Communications” منتشر شده است، محققان دانشگاه ناتینگهام، دانشگاه کوئین مری لندن، دانشگاه موناش و دانشگاه جیائو تونگ شانگهای یک ریزمحیط سه بعدی چند سلولی ایجاد کردند که این ریزمحیط سه بعدی از سلولهای گرفته شده از بیمار برای بازآفرینی نحوه رشد سلولهای تومور در سرطان لوزالمعده و پاسخ سرطان به داروهای شیمی درمانی استفاده میکند.
به گزارش تی ان، درمان سرطان لوزالمعده بسیار دشوار است چرا که تا زمانی که سرطان گسترش نیافته باشد هیچ نشانه یا علائمی وجود ندارد. این سرطان میتواند در برابر درمان مقاوم باشد و میزان بقای مبتلایان به این سرطان در مقایسه با بیماران مبتلا به دیگر سرطانها پایینتر است به طوریکه میزان بقای مبتلایان به این نوع سرطان پنج سال پس از تشخیص تنها پنج تا ۱۰ درصد است.
دکتر “دیوید اوسونا د لا پنا”(David Osuna de la Peña) محقق ارشد مطالعه گفت: دو مانع اصلی برای درمان سرطان لوزالمعده وجود دارد. یکی از آنها ماتریس بسیار متراکم پروتئینها و دیگری حضور سلولهای بنیادی سرطانی بسیار مقاوم است که در عود کردن و متاستاز بیماری دخیل هستند. ما در این مطالعه ماتریسی را طراحی کردیم که در آن سلولهای بنیادی سرطانی میتوانند با انواع سلولها تعامل داشته و همانگونه که در بدن عمل میکنند، رفتار کنند که این موضوع امکان انجام آزمایشات درمانی مختلف را برای ما فراهم میکند.
محققان میبایست مدلهای سه بعدی سرطان را به منظور بررسی بهتر رشد و پیشرفت تومور در بیماران و آزمایش آنها در برابر پاسخ به درمانهای جدید، ارتقا دهند.
در حال حاضر، ۹۰ درصد از درمانهای سرطان که در مراحل پیش بالینی موفقیت آمیز بودهاند، در مراحل اولیه آزمایشات بالینی شکست خوردهاند و کمتر از پنج درصد داروهای سرطان در آزمایشات بالینی موفق بودهاند.
آزمایشات پیشبالینی برای پیشبینی پاسخ تومور به درمان، به ترکیبی از کشت سلولی آزمایشگاهی دو بعدی و مدلهای حیوانی وابسته هستند. با این حال، کشتهای سلولی دو بعدی در تقلید از ویژگیهای کلیدی بافت تومور موفق نیستند و تفاوتهای بین گونهای نیز میتواند به بینتیجه بودن بسیاری از درمانها در انسان منجر شود.
در نتیجه مدلهای سرطان سه بعدی آزمایشی جدید برای بازآفرینی بهتر ریزمحیط تومور انسانی و تشخیص تفاوتهای خاص مورد نیاز است. ریزمحیط تومور، محیط اطراف تومور میباشد که شامل رگهای خونی اطراف آن، سلولهای ایمنی، فیبروبلاستها، مولکولهای سیگنالینگ و ماتریکس خارج سلول(ECM) است. تومور و ریز محیط اطراف دائماً در تعامل نزدیک با هم هستند.
پروفسور “آلوارو ماتا”(Alvaro Mata) از دانشگاه ناتینگهام افزود: استفاده از مدلهای سرطانی انسان در توسعه درمانهای جدید برای این نوع سرطان، بسیار رایج شده است اما مانع اصلی در مورد استفاده از آنها در برنامههای بالینی، زمان برگشت(turnaround time ) است. به همین منظور ما با مونتاژ و سازماندهی اجزای اصلی ماتریس سلولهای گرفته شده از بیمار، یک مدل جامع و قابل تنظیم برون تنی از آدنوکارسینوم مجرای لوزالمعده طراحی کردیم. این مدلها قادر به نشان دادن مشخصات رونویسی خاص مربوط به بیمار، عملکرد سلولهای بنیادی سرطانی و میزان تومور زایی هستند.